چرا على(ع) وصیت كرد قبرش پنهان بماند؟

پرسش: چرا امیرالمؤمنین على(علیه السلام) بر پنهان داشتن قبر خود وصیت و اصرار داشت؟

ادامه نوشته

قدمت شیعه از زمان پیغمبر گرامى اسلام(ص)

پرسش: آیا مذهب شیعه یك مذهب سیاسى است كه به دست عبدالله بن سباى یهودى در زمان عثمان ـ خلیفه سوم ـ ابداع شد، سپس ایرانیان كه با عربها سابقه بدى داشتند با این سلاح در مقابل اعراب مسلمان ایستادند. آنگاه تشیع در زمان دیالمه تقویت گردید و سپس در زمان صفویه مذهب رسمى ایران شد. در صورتى كه در زمان نبى مكرم اسلام(صلى الله علیه وآله) نامى از شیعه وجود نداشته است؟

ادامه نوشته

دلایل توجه ویژه ى ایرانیان به تشیع

پرسش: چرا ایرانیان توجه خاصى به تشیع دارند؟

ادامه نوشته

محمد(ص) و على(ع) از دیدگاه شیعیان به ویژه ایرانیان

پرسش: آیا حقیقت دارد كه شیعیان و مخصوصاً ایرانیان على(علیه السلام) را بالاتر از پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله)مى دانند و حتى او را خدا مى خوانند!؟ و نیز برخى معتقدند كه جبرئیل اشتباهاً وحى را به محمد(صلى الله علیه وآله) نازل كرده، در صورتى كه ماموریت جبرئیل، رساندن وحى به على(علیه السلام) بوده است؟

ادامه نوشته

شیعیان و دلایل گفتن سلام و صلوات بر معصومین و امامان

پرسش: چرا موقعى كه شیعیان، نام امامان خود را مى برند به جاى رضى الله عنهم از سلام الله علیهم یا از صلوات الله علیهم استفاده مى كنند. در صورتى كه بر طبق آیه شریفه } إِنَّ اللهَ وَ مَلائِكَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِیماً{; خداوند و فرشتگانش به روان پاك پیغمبر درود مى فرستند، اى اهل ایمان، شما هم بر او درود فرستاده و سلام گویید و تسلیم فرمان او شوید(1). بنابراین سلام و صلوات مخصوص نبى گرامى(صلى الله علیه وآله)اسلام است و شیعیان بر خلاف نص صریح قرآن، عمل مى كنند. آیا این كار هم بدعت و هم غلو نیست؟

ادامه نوشته

شیعیان چند گروه اند و كدام یك از آنها حق است؟

پرسش: شیعیان به چند دسته تقسیم مى شوند و كدامیك از آنان بر حق مى باشند؟

ادامه نوشته

صحیح بخارى و صحیح مسلم در نگاه شیعه

پرسش: نظر شیعیان درباره دو كتاب صحیح بخارى و صحیح مسلم (و سایر صحاح) كه بعد از قرآن مجید مرجع معتبر اهل سنت مى باشد، چیست؟

ادامه نوشته

طلب حاجت از امامان (و از غیر خدا) و نذر براى شرك نیست؟

پرسش: در كتب ادعیه شیعیان، زیاد دیده مى شود كه از امامان خود طلب حاجت مى كنند. آیا از غیر خدا طلب حاجت كردن، دلالت بر شرك شیعیان ندارد؟ حتى فقیران شیعه در معابر عمومى یاعلى، یا حسین، یا ابوالفضل، یا امام رضا مى گویند و كمتر كسى از آن ها از كلمه یا الله استفاده مى كند كه همگى آن ها از مظاهر شرك است (چون به غیر خدا توجه مى كنند). یا نذورات خود را همواره نذر امام و امامزاده مى كنند كه نذر براى مخلوق و غیر خدا، شرك است.

ادامه نوشته

چرا نام امام علی(علیه السلام) در قرآن نیامده؟

امام علی
 

کهنه پرسشی با قدمت صدها سال هر از گاهی بر سر زبانها می افتد که اگر على علیه السلام جانشین بلافصل پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و سلم است پس چرا نام آن حضرت صریحاً در قرآن مجید نیامده تا این همه بحث‏ها و اختلافات در بین نباشد؟

به عبارت دیگر «بعد» از آنکه با ادله عقلی و نقلی امامت عامه (تداوم رهبری معصومانه امت بعد از پیامبر اکرم ص) و امامت خاصه (امام و امامان بعد از آن حضرت) ثابت شد این سوال «هم» مطرح می شود که چرا نام این امام یا امامان دیگر در قرآن نیامده است؟

ادامه نوشته

فرار عمر و ابوبکر از جنگ

بزرگان محقّقین و اعلام اهل سیره و تاریخ و حدیث از اهل سنّت تصریح كرده اند كه در جنگ احد، در شرایطى كه مشركین بعد از شكست ابتدائى، برگشتند و قصد قتل رسول خدا صلّى الله علیه وآله وسلّم و انهدام قواى مسلمین را داشتند، ابوبكر و عمر نیز چونان دیگران، آن سرور را در دریاى دشمن رها كرده و تنها گذاشته و براى حفظ جان خودشان پا به فرار گذاشتند، براى نمونه به مدارك زیر در باب جنگ احد مراجعه شود:

ادامه نوشته

شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام از منظر علمای اهل تسنن

حضرت زهرا علیهاالسلام

یكى از شبهاتى كه از سوی اهل تسنن مطرح مى‎شود این است كه جریاناتى چون سوزاندن درِ خانه حضرت فاطمه (علیهاالسلام) و شهادت حضرت محسن(علیه السلام) در جریان هجوم به خانه و ... همه از كارهاى زشت و ناپسندى است كه آن را فقط شیعه نقل كرده و فاقد اعتبار است. ما در این مقاله قسمتى از عبارات‎ و روایاتی‎ كه علماى اهل تسنن از قرن سوم هجرى تاكنون در كتاب‎هاى خود نوشته‎اند را خواهیم آورد كه تصریحاً و تأویلاً اشاره به وقایع مذكور دارد.

پس از رحلت نبی مکرم اسلام وقتی که امیرالمومنین علی (علیه السلام) مشغول غسل و کفن نمودن پیامبر(صلی الله علیه و آله) بودند؛ عده‎ای از انصار و مهاجر در سقیفه جلسه‎ای برای تعیین جانشین پیامبر بر پا کردند. این مردم بی‎معرفت به جای این که به فکر انجام مراسم نبی اکرم باشند به دنبال جاه و مقام رفته بودند. اینان تلاش داشتند که روز عید غدیر و معرفی حضرت علی (علیه السلام) را به عنوان امیرالمومنین و وصی پیامبر اکرم به ظاهر به فراموشی بسپارند و به دنبال هوای نفس خود باشند. در این بین تعدادی انگشت شمار از جمله عمار، سلمان، ابوذر، طلحه، زبیر که از مدافعان امیرالمومنین بودند و پایبند به وصیت نبی مکرم؛ به عنوان اعتراض به سقیفه و دفاع از امیرالمومنین علیهالسلام در خانه ایشان جمع شده بودند. مردم نیز تحت تاثیر جو حاکم، به

ادامه نوشته

دیدگاه علمای اهل سنت دربارة نهضت كربلا

دیدگاه علمای اهل سنت دربارة نهضت كربلا

حجج اسلام و المسلمین پیشوائی و ناصری

استاد پیشوایی: دیدگاه علمای اهل سنت دربارة نهضت كربلا، در نگاهی كلّی، به سه دسته تقسیم می‌شود: 1. تأیید حركت امام حسین (ع): گروهی از آنان، به تأیید و ستایش قیام امام حسین(ع) پرداخته‌ و حتی برخی از آنان، یزید را كافر دانسته‌اند. به ابوالفرج ابن جوزی از سران این دیدگاه اشاره می‌كنیم: ابوالفرج ابن جوزی: وی، از علمای بزرگ اهل سنت، محدث، مورخ، واعظ، و دارای كتاب‌های فراوانی است؛ مهم‌ترین كتاب وی، المنتظم است. وی یزید را به شدت محكوم و از امام حسین جانبداری می‌كند. سبط بن جوزی (نوة وی) در كتاب تذكرة الخواص، می‌گوید: جد من، یزید را لعن می‌كرد. كسانی از متعصبین اهل سنت به وی خرده گرفتند. در پاسخ به آنان گفت: قرآن مجید، كسانی را لعن و نفرین كرده و از جهنمیان دانست، كه از یزید، گناه كمتری داشته‌اند؛ حال آن كه گناه یزید، بسی افزون‌تر از آنان است. و ذكر جدّی ابوالفرج فی كتاب الرّد علی المتعصب العنید المانع من ذمّ یزید و قال: سألنی سائل فقال: ما تقول فی یزید بن معاویة؟ فقلت له: یكفیه ما به (و السكوت اصلح) فقال: اتجوّز لعنته؟ فقلت له: أجازها العلماء الورعون، منهم احمد بن حنبل، فانه ذكر فی حق یزید، ما یزید علی اللعنة.[1] و نیز در ادامه محكومیت یزید می‌نویسد: و قد قال جدّی ایضاً فی كتاب الردّ علی المتعصب العنید: قد جاء فی الحدیث لعن من فعل ما لا یقارب معشا رعشر فعل یزید و ذكر الأحادیث التی فرّجی النجاری و مسلم فی الصحیحین ...[2] 2. محكوم دانستن حركت امام حسین (ع): برخی، از یزید جانبداری كرده‌اند و كار او را مشروع و قیام امام حسین را، خروج و شورش دانسته‌اند. به چند تن از سران این دیدگاه اشاره می‌كنیم: ابن
ادامه نوشته