معرفی قاتل و زنده کردن مقتول ازمعجزات امام علی (ع)
ميثم تمار گويد: روزى خدمت اميرالمؤمنين عليه السّلام در مسجد جامع كوفه بودم ، اصحاب پيامبر صلى الله عليه و آله و ياران حضرت اطراف او حلقه زده بودند، صورت حضرت مانند ماه شب چهارده در ميان ستارگان مى درخشيد.
در اين ميان مردى بلند قامت كه لباس بلندى از خز در بر و عمامه زردى بر سر داشت و دو شمشير بسته بود، وارد مسجد شد و بدون آنكه سلام كند نشست و سخنى نگفت ! همه نگاهها به سوى او خيره شد و توجه مردم را به خود جلب كرد در اين هنگام با زبانى كه در نهايت فصاحت بود چون شمشير برّان فریاد زد .